شاید به دلیل آن که حروف چاپی فارسی به اندازه ی کافی دارای تنوع قلم و کاراکتر نیست، اهمیت هماهنگی شکل حروف با موضوع مطلب در جامعه ی ما به درستی شناخته نشده و کمتر کسی هم به این نکته توجه کرده است. ولی به طور طبیعی شکل حروف عنوان هر موضوعی باید طوری انتخاب شود که دارای هماهنگی تصویری با محتوای آن باشد، تا به این ترتیب خواننده و بیننده از پیش آمادگی ورود به فضای موضوع را پیدا کند و در نتیجه درک مطلب برایش بهتر و مطبوع تر شود.
در قلم های قدیمی مربوطه به فارسی چنین بار و وظیفه ی فرهنگی ای وجود داشته است و به خواننده در القای فضا و محیط موضوع کمک فراوان می کرده است. قلم نستعلیق کاربرد و ماموریت ویژه ی خود را داشته و موضوعی را با این قلم می نوشتند که از رسمیت و متانت خاصی برخوردار بوده است. در قلم نستعلیق روحیه ی فرهنگ ایرانی کاملا نمایان است و گرافیک شکل خط با مهارت تمام ترجمان چنین روحیه و نشانگر فاخر نوعی از بیان ادبی رسمی فارسی است. در قلم شکسته ی نستعلیق نیز حال و هوای موثر دیگری از فرهنگ ملی و مردمی ما نهفته است. و خوشنویسان ما این قلم را برای نوشتن مطلب و لحن دیگری جدای کار قلم نستعلیق به کار می برده اند و همین طور است در نسخ نویسی، ثلث نویسی و غیره – که قلم نسخ خود انواع گوناگون برای بیان مفاهیم جزیی تر و دقیق تر در محدوده ی نسخ نویسی دارد – والا آخر.
قلم های حروف لاتین، دارای تنوع شکل و گرافیک بسیار زیاد است. زیرا طراحان خط اروپایی در زمینه ی نمایاندن مفاهیم گوناگون موضوع ها و مطالب کوشش های فراوانی کرده و می کنند و مرتب قلم های جدیدی را برای کاربرد های متعدد و جدید، طراحی و ابداع می کنند. امروز قلم های خط اروپایی برای نمایش هر موضوع و با هر تکنیک و شیوه ای وجود دارد ، به طوری که می توان از طریق آن ها حتی زیر و بم صداهای بیانی را نیز مجسم کرد و نشان داد. چنین غنای بی نظیری توان بیان تصویری زبان های اروپایی را بسیار بالا برده است و به این وسیله می توان به راحتی هر اشاره و معنا و مفهومی را به خواننده و بیننده تفهیم کرد.
بر همین اساس است که امروز هر نشریه ای تنها به نویسندگان و عکاسان ویژه ی خود نیازمند نیست، بلکه طراحان گرافیک نیز مانند یک نویسنده در تجسم ماهیت و شخصیت مطالب نقش موثری دارند و با انتخاب قلم حروف مناسب به نشریه تمایز خاصش را به وجود می آورند. با این مقدمه، نقش طراحی عنوان برای پوستر، کتاب، روزنامه، ، عنوان بندی فیلم و غیره روشن می شود. و کمبود این نقش در کاربردهای فعلی خط ما مشخص می گردد. زیرا همان طوری که گفته شد طراحی تصویری مفهوم موضوع است و مانند تخصص و مهارت ترجمه ی متون ادبی، نیاز به آگاهی و تسلط کافی به امر بیان تصویری دارد تا بتواند زبانی را به زبان دیگر کاملا بنمایاند و القای مفهوم و بیان کند. در غیر این صورت، طراح به بیننده نشانی عوضی داده است و او را به نادرستی هدایت کرده است. مثال ساده ای موضوع را بازتر می کند.
برای فیلمی که درباره ی موضوعی در زمان و فضای جنگ است، طراحی عنوان باید نشانگر چنان فضایی باشد و منظور فیلمنامه نویس و هدف کارگردان آن را بنمایاند. در غیر این صورت، طراح تماشاگر را به بی راهه برده است. کار طراحی عنوان آن قدر ظریف و در عین حال ماهرانه است که می توان حتی تفاوت دو نوع دید و برداشت گوناگون از موضوعی واحد را نیز مطرح کرد و تفاوت هدف و برخورد هر یک را به خوبی القا نمود.
در کشور ما به اهمیت عنوان کمتر توجه شده است و به جز معدودی از طراحان، کمتر در این زمینه تجربه و خلاقیت نشان داده اند. عناوین فیلم های ما گاه آن قدر نامربوط و ناهنجار نوشته و طراحی شده است، که حکایت تیشه و ریشه ی خود زدن را به یاد می آورد و سبب این ضعف نه تنها ناشیگری طراحان و خطاطان بوده، بلکه ناشی از عدم آشنایی کارگردانان و تهیه کنندگان نیز بوده است. همیشه ایشان هستند که با عدم درک درست از بیان تصویری، تصمیم نهایی را در مورد قبول یا رد طرح ها ابراز می کنند و با چنین بینشی سبب عدم رشد طراحی عناوین فیلم ها شده اند.
علاوه بر ویژگی هایی که شمرده شد، طراحی عنوان اهمیت دیگری نیز دارد و آن عملکردش به مثابه نشانه و آرم فیلم است. زیرا طراحی اختصاصی نام فیلم هم چون انتخاب خود نام فیلم، باید منحصر به فرد و به واقع نشانه ی ویژه ی فیلم باشد و به مانند هر نشانه فرهنگی، تجارتی، صنعتی و غیره، برای معرفی فیلم عمل کند. چنان که گفته شد عنوان باید طوری طراحی شود که رساننده ی چنین پیام و ماهیتی باشد. طراحی عنوان فیلم به تنهایی خود نوعی پوستر است و در آگهی های کوچک و بزرگ همان نقش معرفی کننده را دارد. طراحی عنوان فیلم مانند آلبوم عکس های فیلم است که در یک طرح نام خلاصه و فشرده شده است. شیوه ی قلم نگارش و رنگ آمیزی آن، عصاره ی همان فرم ها و شکل ها رنگ های عکس ها و صحنه هاست. و طبیعی است به دنبال طراحی عنوان، شکل قلم حروف بقیه ی نوشته ها و نام مجریان فیلم نیز در درجات بعدی اهمیت قرار دارد و باید در همان راستا و فضا انتخاب شود و جدا و بیگانه از طرح عنوان فیلم نباشد.
در شرایط فعلی به همان دلیل کمبود تنوع قلم های موجودخط فارسی، متاسفانه طراح میدان عمل کافی برای انتخاب هماهنگ سایر حروف با عنوانی که طراحی کرده است ندارد و طبیعی است نمی توان تمام حروف را نیز براساس شکل عنوان، طراحی کرد. نه زمان کافی برای تحقق آن وجود دارد و نه امکان خوانایی آسان و ساده، علاوه بر این همیشه نیز الزامی برای آن وجود ندارد – هر چند امروزه با کامپیوتر می توان به گونه ای به نتیجه ای دست یافت اما راه نزدیک تر آن است که طراح با مهارت از قلم های موجود استفاده و فضایی را در صحنه آرایی و ترفندهای گرافیکی مطرح کند که سهل و ممتنع به هدف رسد و با یک تیر، چند نشان بزند.
–
کتاب حرفهای تجربه / مجموعه مقالات مرتضی ممیز از ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۲
انتشارات دید / ۱۳۸۲